آینده یادگیری و پیشرفت چیست؟
بیایید با موضوع آینده یادگیری و توسعه (L&D) روبرو شویم: معتبر کردن برنامههای آموزشی سازمان مشکل است؛ خصوصاً که بیشتر یادگیریها خارج از برنامههای آموزشی رسمی و سیستمهای مدیریتی یادگیری اتفاق میافتد. در حقیقت، ۸۶٪ از سازمانها میگویند دادههایی که برای شروع لازم دارند را از طریق یادگیری غیر رسمی بهدست میآورند (مثلاً جستوجوهای اینترنتی، اپلیکیشنهای گوشی همراه، و فعالیتهای شبکههای اجتماعی).
این سازمانها تصویر کامل و جامعی از یادگیری و توسعه (L&D) سازمانشان بهدست نمیآورند، و درنتیجه بین یادگیری و کسب و کارشان به سختی ارتباط ایجاد میشود. نیاز به گفتن نیست که زمان زمان تغییر است؛ زمان شروع بازی یادگیری؛ زمان شروع پرداختن به مهارتهای یادگیری و توسعه، تا این مهارتها در ردهبندی سازمانی جایگاه ویژهای پیدا کنند و تأثیرات جدی ناشی از یادگیری را درک کنیم.
پیدا کردن دید مناسب
ما در اقتصادی مبتنی بر دانش زندگی میکنیم، که در آن استعداد با ارزشترین دارایی یک شرکت است. و اگر یادگیری و توسعه مسئول بهبود عملکرد این دارایی (یعنی ارزش) است، بدون تصمیمگیری مبتنی بر دادهها چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم موفق شویم؟ چطور میتوانیم پیشرفت کنیم و تاثیرگذار باشیم، بدون اینکه بتوانیم کیفیت نتایج را با استفاده از ابزارهای یادگیری تعیین کنیم؟
کار آسانی نیست، درست است؟
اما خبرهای خوبی وجود دارد. فناوری به تحقیق ادامه میدهد و در حال فراهم کردن فرصتهای بیسابقهای برای پیگیری برنامههای آموزشی است. به این ترتیب با توجه داشتن به مبحث یادگیری دید مناسب برای نشان دادن نقش و تأثیرمان در سازمان، و حتی اثبات آن را پیدا خواهیم کرد.
یادگیری از تجربه
بیاید نگاهی به گذار بازاریابی در ۲۰ سال گذشته داشته باشیم. کمپینهای بازاریابی اغلب به عنوان تکنیک «spray and pray» تعریف میشدند (یعنی تبلیغ گسترده به امید پیدا کردن مشتریهای خاص). پس بازاریابها هیچ راهی برای اندازهگیری و آنالیز تلاشهایشان نداشتند؛ که یعنی نمیتوانستند هیچگونه اثری ناشی از فعالیتهای سختشان را نشان دهند. درنتیجه مدیران، بازاریابی را قبول نداشتند و به ندرت آن را جدی میگرفتند. آنها، بازاریابی را تنها به این دلیل که بخش ضروری کسب و کار تلقی میشد تحمل میکردند. به عبارت دیگر، بازاریابی نقش پر رنگی در کسب و کار نداشت.
ازبین بردن شکاف دادهها
تحول بازاریابی با پذیرش کانالها و منابع جدیدی از دادهها شروع شد که نهتنها موقعیت دسترسی به مصرفکننده بیشتر بلکه مصرفکننده هدف را هم برای بازاریابها فراهم میساخت. ابزارهای اتوماسیون جامع، منابع را برای بازاریابی شبکههای اجتماعی، مدیریت محتوا، آنالیز وبسایتها، و بهینهسازی موتورهای جستجو فراهم کرد. این ابزارها مسیر را برای تولید مقادیر زیادی داده هموار کردهاند و به آن ادامه میدهند؛ دادههایی که قابل جمعآوری، تجزیه تحلیل و بهینهسازی برای ایجاد بیشترین تأثیر هستند. و حالا، بازاریابها بهدرستی درک میکنند که کدام برنامهها برای جذب مشتری راغب (lead) جدید و فروش تبدیلکننده کارآمد هستند.
امروزه، بازاریابی بهطور کامل درک شده و استراتژیهای سازمانی را هدایت میکند. شرکتهای یکپارچه حول استراتژیهای بازاریابی ویژه مثل تاکتیکهای بخشبندی و هدفگذاری کوچک ساخته میشوند. بازاریابها از تجربیات A/B برای بهینهسازی مستمر استفاده میکنند. بازاریابی ربایشی (Inbound Marketing) خودش یک علم است و میزان بازگشت سرمایه (ROI) را برای هر ریالی که در بازاریابی خرج شده گزارش می کند.
شکستن موانع
همان روندی که گذار بازاریابی را ممکن کرد حالا در حال شکل دادن به فضای یادگیری و توسعه است. انفجاری در ابزارهای یادگیری جدید در طول سالهای گذشته هم برای مصرفکننده و هم برای کارآفرین اتفاق افتاده است. نرخ نوآوری بین MOOCها، بازیها، شبیهسازیها، ابزارهای اجتماعی و دیگر منابع، بیشتر از آنچه که در طول ۱۷ سال در صنعت شاهدش بودیم دیده میشود.
علاوه بر این، چالش دسترسی داشتن به اطلاعات با ظهور Tin Can API یاxAPI (یک خصوصیت نرم افزار آموزش الکترونیکی که درارتباط با محتوای یادگیری است) در حال ناپدید شدن است. استاندارد صنعتی تمام داده مورد نیاز را با استفاده از این ابزارها بهدست میآورد. پلتفرمهای تجزیه و تحلیل بهطور گسترده ای به تجزیه و تحلیل دادهها از تمام برنامههای آموزش و یادگیری کمک میکنند. این یک معامله واقعاً بزرگ است، که آینده آموزش و توسعه را روشن میکند. ما در آستانه یک موج بزرگ جدید از نوآوری و تغییر در یادگیری سازمانی و توسعه هستیم. یادگیری در سازمان منجر میشود تا جایگاه بازاریابی در کسب و کار رشد کند.
منبع: elearningindustry