خیلیها این سوال ذهنشون رو مشغول کرده که وقتی اعتباری ندارم، چطور اعتبار کسب کنم؟!
اگر مثلا آرایشگر براد پیت باشی، دیگه برای کسی مهم نیست که چطور به این نقطه رسیدی. خود این جمله به تنهایی، توانایی و اعتبار رو منتقل میکنه. مردم با هیجان به همدیگه میگن: «آرایشگر براد پیت!»، و برای تو صف میبندن.
شاید تمام کاری که کردی این بوده که کمک کردی. شاید سر صحنهی یه فیلم کار میکردی، و یکدفعه از تو خواستن کمک کنی که در عرض دو دقیقه سرش رو بتراشی. شاید یک بار موهاش رو آرایش کرده باشی و بعد به خاطر گندی که زدی سرت داد کشیده باشه. فرقی نمیکنه.
یه کاری برای اونها انجام بدی، هر چقدر هم که کوچیک باشه. حالا اولین «براد پیت» خودت رو گیر آوردی.
هر اعتباری که به دست بیاری، به دنبال خودش اعتبار بیشتر میاره. تو تا ابد «آرایشگر براد پیت» میمونی. وقتی که اولین اسم رو گرفتی، اسمهای دیگه هم پیدا میکنی؛ و خیلی زود اون اعتبار واقعی که به دنبالش بودی رو به دست میاری.
منبع(+)