در عصر جریان سیال اطلاعات و ارتباطات نوین، راهی که میتوانیم به عنوان یک فرد و یا سازمان در دایره رشد و ارتباط باقی بمانیم، این است که یادگیری پیوسته را بخشی از ژن خود بدانیم! یک راه موثر برای انجام این کار این است که از طریق شبکههای یادگیری شخصی (PLN) مسئولیت پیشرفت شخصی خودمان را به عهده بگیریم.
چرا شبکه های یادگیری شخصی اهمیت دارند
توانایی یادگیری یک سازمان همراه با سریع تغییرات، کلید بقای آن در دنیای پرتلاطم امروز است. همهٔ ما میدانیم که تغییرات ناشی از پنج نیرو – نیروهای فناوری، جهانیسازی، جمیتنگاری و طول عمر، بازسازی جامعه، و منابع تحلیل رونده انرژی – به سرعت در حال تبدیل جهان به دنیایی پیچیده، در هم تنیده و شدیداً وابسته به هم است که الگوهای جابجایی ما را به سمت تغییری برگشتناپذیر میبرد. نظریهٔ آشوب، همانطور که با اثر پروانهای توصیف میشود، در نهایت درست از آب در میآید. یکبار بالزدن پروانه، میتواند بهطور عملی یا استعاری طوفانی در جهان به پا کند. در چارچوب این اکوسیستم، سازمانها تقلا میکنند پابهپای امواج تغییر که از همه سو میآیند حرکت کنند. آنهایی که علاوه بر بقا پیشرفت هم میکنند، موفقیتشان از این است که دریافتهاند باید «یادگیری» را در ذات سازمان نهادینه کنند. این مقاله روی چگونگی فراهم کردن یادگیری در سطوح سازمانی و شخصی از طریق ساختن شبکه یادگیری شخصی تمرکز میکند.
تعریف سازمان در قرن ۲۱ دستخوش تغییرات بنیادینی شده است. دیگر فقط ساختمانهای آجری با کارمندانی که مجبورند از ۹ صبح تا ۵ عصر آنجا کار کنند نیست. امروزه اکثریت زیادی از سازمانها به طور بین المللی و قارهای پراکنده هستند. کارمندان ممکن است برای کار در محل خاصی حضور داشته باشند یا نداشته باشند. در نتیجه کار دیگر جا و مکان ندارد و میتواند با ترکیبی از موبایل، شبکهها و غیره انجام شود. کارفرما سیاست «هر زمان و هر مکان» را ترویج میکند تا استعدادها را جذب کند. کارمند لزوماً به معنی فردی که تمام وقت کار میکند نیست، این مفهوم شامل پیمانکاران، آزادکاران، کارورزها، فروشندگان، همکاران و غیره نیز میشود. و تغییر ماهیت کار هم به پیچیدگی ماجرا اضافه میکند. کارهای عادی و روزمره یا خودکار شده است یا به زودی میشود.
با کنار رفتن اینها، دیگر چالشهای پیچیده، خلاقانه و نوآورانه است که نیازمند اقدام انسانی است. و این به آن معنی است که افراد باید توانایی درک مسئله و حل مشکلات را داشته باشند و به کمک هم گره از این چالشها باز کنند که مسلماً نیازمند مهارتها و دامنهٔ دانش متنوعی است. این همکاری برای بقای هر سازمانی و مفید ماندن هر فردی در دنیای امروز حیاتی است.
ساختن شبکه های یادگیری شخصی
بنابراین، هر سازمانی بنا بر منافع خودش، باید شرایطی را به منظور همکاری، یادگیری از یکدیگر، و ساختن شبکهای درونی و بیرونی فراهم کند تا همیشه در جبهه نخست شاخه و حوزه خودش باقی بماند. به طور خلاصه، مفهوم کار تیمی روزانه و دوشادوش، با هم بودن به طور حقیق و مجازی و صحبت کردن دربارهٔ مشکلات و چالشها در موارد کاری، به آهستگی جایش را به تیمهایی میدهد که با ابزارها و پلتفرمهای شبکهای به طور مجازی در تعامل هستند، از Webex برای جلسات استفاده میکنند، و یکدیگر را از طریق شبکههای اجتماعی تجاری و WhatsApp به روز میکنند. به این دلیل مهارت ساختن شبکه یادگیری شخصی ضروری میشود. برای همه زمان آن فرا رسیده تا روند پیشرفت حرفهای خود در دست بگیرند. یکی از روشهای ادامه دادن این مسیر و کارایی خوب و داشتن جدیدترین دانش و مهارت این است که بخشی از جامعهٔ حرفهای باشید، و روی ساخت و حفظ شبکههای یادگیری شخصی با مقصود یادگیری، اشتراک گذاری و همکاری تمرکز کنید.
یک شبکه یادگیری شخصی میتواند دریچهای به یادگیری پیوسته، تبادل افکار و ایدهها، ارزیابی افکار و بینشهای شخصی در قبال چالشهای پیش رو، و مشارکت در فرآیند کشف و جستجوی موضوعات مهم باشد. امروزه با افزایش پیچیدگی و کاهش ماندگاری دانش، برای یک سازمان ممکن نیست همهٔ برای مهارتهایی که مورد نیازش است آموزشهای لازم را ارائه هد. علاوه بر این، از آنجا که بخش بزرگی از مهارت ها و دانش مورد نیاز برای رسیدگی به وظایف و مشکلات امروز نامنتظره و نوظهور هستند، امکان آموزش دادن آنها رد میشود. آموزش اساساً یعنی آمادهسازی کارکنان برای مهارتهای شناخته شده و پل زدن روی شکافهای دانش متعارف برای رسیدن به اهداف شناخته و تعریف شده، با توجه به سیر گذشته. وقتی که دانستهها مجهول شود چه اتفاقی میافتد؟ وقتی که سرعت و نوآوری کلید موفقیت است چه باید کرد؟
با توجه به این وضعیت، بیایید به یکی از مدلهای اصلی ساخت شبکههای یادگیری شخصی از طریق مدیریت دانش شخصی (PKM) که توسط Harold Jarche مطرح شده نگاهی داشته باشیم:
تجزیه و تحلیل نمودار بالا نشان میدهد که در درجهٔ اول ۵ گام در کل فرآیند ساخت شبکه یادگیری شخصی وجود دارد: کشف، جمعآوری، بررسی، بازآفرینی، و همرسانی (بهاشتراکگذاری). همچنین تأکید میکنم که یک شبکه یادگیری شخصی بطور پیچیدهای به قابلیتهای مدیریت دانش شخصی یک فرد (PKM) مرتبط است. اولی بدون دومی بیمعنی است.
حالا که پیچیدگی، آشوب، و سیالیت اوضاع دارد شرایط غالب میشود و به هنجار عادی تبدیل میگردد، باید انتظار داشت که بستههای دانش کدشده عمر کوتاهی داشته باشد. این موج تغییرات متداوم موجب افزایش ابهام، پیچیدگی، بیاطمینانی، و بیثباتی میشود. ما از عصر بهترین شیوهها به دورهٔ شیوههای نوظهور گذر کردهایم دیگر هیچ کس نمیتواند به خودی خود هوشمند و آگاه باشد. در این وضعیت، یادگیری و درک موضوعات از طریق تفکر، گفتوگو، و اجتماعات اتفاق میافتد.
ویژگیهای شبکههای یادگیری
یکی از معیارهای سنجش یک شبکه یادگیری شخصی مؤثرگوناگونی آن است. متنوع در اینجا در معنی تنوع شناختی میآید –برخاسته از جهانبینی و چشماندازهای فرهنگی متفاوت، پسزمینهٔ آموزشی متنوع، و داشتن چارچوبهای متفاوت ابتکار و حل مسئله. یک شبکه یادگیری شخصی از افراد گوناگون، نه تنها در حفظ دیدگاههای وسیع مختلف موفق است، بلکه یادگیری اشخاص را هم عمیق و گسترده میکند. تنوع افکار و عقاید، پیش زمینهای برای رسیدن به راهحل های نوآورانه و خلاق در حل چالشها است. در غیاب تنوع شناختی، یک شبکه یادگیری شخصی به سرعت میتواند تفکر گروهی و نوعدوستی تقلیل یابد.
یکی دیگر از ویژگیهای شبکههای یادگیری شخصی ترکیبشان از روابط قوی و ضعیف است. مبادلهٔ دانش عمیق و ضمنی، یعنی دانشی که مدون نیست و یادگیری از طریق فرآیند گفتوگو، عمل متقابل رخ میدهد، نوعا با روابط قوی مبتنی بر اعتماد ژرف اتفاق میافتد. روابط ضعیف بسیاری از باورها و اعتقادات مختلف لازم را با خود میآورد. برای اینکه شبکه یادگیری شخصی قوی بسازیم و از آن به موثرترین شکل بهره ببریم، به مجموعهای جدید از مهارتها نیز نیاز داریم.
به چه مهارتهایی برای ساختن شبکه یادگیری شخصی نیاز داریم؟
ساختن شبکه یادگیری شخصی در فضای آنلاین، به مهارتهایی مثل شبکهسازی، شرکت در اجتماعات حرفهای، همکاری با دیگران، گزینش و جمعآوری اطلاعات برای پردازش آنها نیاز دارد. با وجود نیاز به تلاش و پشتکار برای بهبود و ارتقای مهارتها، مزایای آن فوقالعاده ارزشمند است. ابزار و پلتفرم به عنوان تسهیلکننده عمل میکند و دانستن نحوهٔ استفاده از آنها اهمیت دارد. اما این نگرش ما است که باعث پربار شدن و رضایت بخش بودن ارتباط با شبکههای یادگیری شخصی میشود. باید فعال بود، فکر کرد، و تلاش کرد. و ذهنیت نیز مهم است. کسانی که ذهنیت رشد و کنجکاوانه دازند، برای سرمایهگذاری زمان و انرژی در ساخت و حفظ شبکه یادگیری شخصی تمایل بیشتری دارند؛ چون معتقدند که همیشه فرصتی برای یادگیری بیشتر، پیشرفت، و اکتشاف وجود دارد. شبکه یادگیری شخصی، مکان و زمانی برای تبادل آموختهها و ایدهها در محیطی امن است. همیشه در دسترس است. میتوانیم یک سوال در توییتر و یا هر پلتفرمی از شبکههای اجتماعی ارسال کنیم و از پاسخ گرفتن مطمئن باشیم.
فکر آخر
در این اقتصاد بهم آمیخته، اشتراکگذاری ویژگیای ارزشمند و یکی از ستونهای ایجاد شبکه یادگیری شخصی است. هیچکس نمیتواند بدون آنکه چیزی سر میز آورده باشد، انتظار دریافت داشته باشد. برطبق اصول ارتباطگرایی، شبکه تاثیری عمیق بر نحوهٔ یادگیری ما دارد. ایجاد اعتبار برای شبکهٔ شخصی ضروری است و این اعتبار از ثبات در موارد زیر ناشی میشود:
- به اشتراک گذاشتن محتوای مفید
- تعامل محترمانه
- ارزشگذاری و ابراز قدردانی برای کمکهای دریافت شده
- در تماس بودن و کمک فعال به دیگران
- نترسیدن از قرارگیری در معرض آسیب
هیچ اشکالی ندارد که بگوییم: «من بلد نیستم! کسی میتواند کمکم کند؟»
در یک شبکه یادگیری شخصی، هرکس یک شرکتکننده، یادگیرنده و همچنین یک معلم است. از طریق اعتبار معنادار و قابلاطمینان میتوانیم سیستم حمایتی و گستردهای از همکاران، مربیها، و معلمها را ایجاد کنیم. شبکه یادگیری شخصی یک خیابان دو طرفه است، و همکاری و تعاون عصاره آن است.
منبع: ElearningIndustry