همین هفته پیش بیشتر از ۸۷۰ هزار نفر سر جلسه کنکور نشستن که تقریبا به همین تعداد هم ظرفیت دانشگاهی داریم، و تا دو ماه دیگه شاید بیشتر از نصف این تعداد پر از امید وارد رشتههای مختلف دانشگاه بشن و شروع به تحصیل کنن. اما واقعیت اینه که ۴۲ درصد فارغالتحصیلهای فعلی دانشگاهها بیکارن. این شکاف بین تحصیلات دانشگاه و بازار از کجا میاد؟ و ما چه کار میتونیم بکنیم؟
بیایید ماهیت واقعی «شغل» رو ببینیم و بپذیریم. شغل یعنی زمان و مهارتت (کار) رو با پول یا دستمزد معاوضه کنی. وقتی این مبادله ساده رو بپذیریم، میفهمیم که دستمزد ما و شغلی که پیدا میکنیم از همون قواعد مرسوم تجارت و عرضه و تقاضا پیروی میکنه. ما یک سری ارزش و مزیت رقابتی (نسبت به باقی نیروی کار) داریم و هر چه مهارت و ارزش بیشتری پیدا کنیم، در بازار کار بیشتر طالب پیدا میکنیم.
اما دانشگاه اسمش روشه، یعنی جای یادگیری دانش. و این دانش لزوما مهارت کار عملی نیست، بیشتر وقتها چیزی که در دانشگاه یاد داده میشه دانش تخصصی و تئوری کارها است و لزوما با نیاز کارفرما تطبیق نداره.
در بیشتر کشورهای پیشرفته صنعت و دانشگاه به هم نزدیک شدهان و به کمک هم دروس دانشگاهی رو به شکلی تنظیم میکنن که دانشجو وقتی فارغالتحصیل میشه بلافاصله بتونه وارد شغلی بشه. ولی در ایران این هماهنگی بین بازار و دانشگاه اساسا وجود نداره و خیلیها که به امید آیندهٔ کاری بهتر و پیدا کردن «مزیت رقابتی» شروع به تحصیل میکنن، بعد از اتمام دانشگاه در بازار کار سرخورده میشن.
اساس «وظیفه» دانشگاه هم تربیت نیروی کار نیست، دانشگاه جای دانشه و این دانش میتونه دانش آکادمیکی باشه که متخصص و دانشمندهایی تربیت میکنه تا مرزهای علم رو گسترش بدن. پس همیشه کمی شکاف بین دانشگاه و بازار باقی خواهد موند.
دورههای مرتبط در دانشیار ای تی
دانش و مهارت سه شاخه اصلی داره. دانش تئوری که به راحتی انتقالپذیره، مهارتهای کاری بنیانی، و مهارتهای کاربردی. مهارتهای بنیانی، مهارتهاییه که به شیوه کار و عملکرد آدم در کارش بر میگرده. مهارتهای پایه مثل مهارت خواندن و نوشتن و حساب کردن؛ مهارتهای فکری مثل حل مسئله و خلاقیت؛ مهارتهای انسانی مثل روابط اجتماعی، مذاکره، و کار تیمی؛ و مهارتهای فردی مثل انضباط و مسئولیتپذیری.
بیشتر این مهارتها پرورشدادنیه و میشه در دانشگاه هم اونها رو پرورش داد، مثل خلاقیت، روابط اجتماعی، و کار تیمی. ولی در نهایت با کار کردن و تجربه محیط کار و فضای بازار هست که بیشتر این مهارتهای بنیانی ساخته میشه، و بخش مهمی از «تجربه» کار رو تشکیل میده.
اما مهارت کاربردی مسئله متفاوتیه. مهارت کاربردی به شدت قابل انتقاله و میشه به راحتی از دیگران یاد گرفت، ولی کاربرد عملی داره و دقیقا اون چیزیه که به عنوان «تخصص» و مهارت فنی و عملی شما در کار محسوب میشه.
شاخههای فنی و مهندسی معمولا به این نوع مهارت احتیاج داره. این همون مهارت کار کردن حرفهای با فتوشاپ برای طراح گرافیست است؛ مهارت کار با یک زبان خاص برای یک برنامهنویس است؛ مهارت کار سهبعدی برای یک معمار است؛ و مهارت برنامهریزی مالی برای یک کارآفرین. راز به دست آوردن مزیت رقابتی در بازار کار امروز همینه که برای تقویت این مهارتها برنامهریزی کنی، در واقع روی خودت سرمایهگذاری کنی و به بیانی سهام خودت رو بخری.
امروز روز ملی ترویج آموزش فنی و حرفهایه، روزی برای توجه به اهمیت یادگیری از نوعی که چرخهای صنعت رو به گردش در میاره، مهارتهایی که شکاف دانشگاه و بازار کار رو پل میزنه. وبسایت دانشیار ای تی به مناسبت این روز، ۳۰ درصد تخفیف بر روی آموزشهای مختلفش ارائه میده. این فرصت رو از دست ندین و پروفایل خودتون رو پرتر از قبل کنین.